شکل گیری فراماسونری و تاریخچه آن
نوشته شده توسط : کمیل حسینی

شکل گیری فراماسونری و تاریخچه آن 

ما در این یادداشت به دنبال بررسی ردپای شوالیه‌های معبد در شکل‌گیری جمعیت‌های مخفی و لژهای فراماسونی و به تبع آن غرب جدید هستیم. شکل‌گیری این جمعیت‌ها و لژهای فراماسونری، زمینۀ جذب دانشمندان و فیلسوفان زیادی از سرتاسر اروپا بود که با انتقال علوم از کشورهای اسلامی به اروپا، اندیشۀ غرب جدید را در لژهای خود پرداخته و در جامعه تسری دادند.

جمعیت شوالیه‌های معبد پس از کشته شدن «ژاک دمولای» از بین رفت و فعالیت‌های خویش را در قالب لژهای فراماسونری ادامه داد. بازماندگان شوالیه‌های معبد هر کدام فرقه‎‌های مختلفی را پایه‌گذاری کردند که اقبال به شیطان را در جوامع اروپایی افزایش داد.

قیام جمعیت‌هایی علیه مسیحیت همزمان با شوالیه‌های معبد


همزمان با شوالیه‌های معبد فرقه‌های سری دیگری به پا خاستند و دعوت به فعالیت برای واژگون کردن نصرانیت و مبادی دینی و اخلاقی همچنان دوام یافت. این صورت تازه، در اواخر قرن دوازدهم شکل واضحی به خود گرفت، بدین ترتیب که در جنوب اروپا و غرب آن، جماعت‌های ملحد بسیاری ظاهر شدند.

این جنبش‌ها از فرانسه آغاز شدند و به علت شکل‌گیری آن‌ها در منطقة »اُلبی» به اُلبی‌ها مشهور شدند. اُلبی‌ها در ظاهر مسیحی بودند ولی با روحیۀ آنارشیستی خود، به انتشار فساد و فحشاء و نیز شورش‌هایی علیه کلیسا و دین روی آوردند.

آن‌ها بر این عقیده بودند که برای مبارزه با مبادی و اصول اخلاقی و هیأت حاکمه باید زیر لوای شیطان که نماد آزادی و خصم خداست جمع شوند. اُلبی‌ها در نتیجۀ آن به عبادت شیطان پرداختند. این اعمال جمعی در دل جنگل‌های انبوه یا دشت‌های خالی از سکنه یا بر قله‌های مرتفع برگزار می‌شد.

پیروان اُلبی‌ها، ساحران و کافران و اشرار بودند که شیطان را پرستیده و مسیح را دشنام می‌دادند. آن‌ها مانند اسماعیلیان به شاگردان خود مخدر می‌دادند و پس از آن به انجام اعمال خود می‌پرداختند تا در بهشت شیطان سیر کنند. این واقعه تا آخرین سال‌های قرون وسطی گسترش می‌یافت. تندبادی که بر اشتیاق عمومی برای ورود به اعمال خفیه جادویی دامن می‌زد. با اقدامات کلیسا علیه اُلبی‌ها فعالیت آن‌ها به خفا کشیده شد و اُلبی‌ها توانستند با تبلیغات خود انقلابی وسیع علیه سلطۀ کلیسا و تعلیمات مسیحیت به راه بیندازند.

محمد عبدالله عنان در توصیف شرایط اجتماعی قرن پانزدهم میلادی و نحوۀ سر برآوردن فرقه‌های شیطانی می‌نویسد: ظاهراً در آن عصر در حدود سال ۱۴۶۰ م. فرقه سری منظمی برای پرستش شیطان و اشتغال به کیمیا و ساحر‌پیشگی ایجاد گردید، به طوری که تمام جادوگران و نیرنگ‌بازان در تمام مجتمعات اروپایی در آن فرقه سری منتظم گردیدند و بیشتر دول اروپایی به قضات دادگاه‌های عرفی دستور تعقیب و محاکمه اعضایی آن را دادند؛ زیرا که امر نهی اهمیت پیدا کرده بود.

وی در ادامه می‌گوید: تمایلات عصر و زمان و آداب آن دوره متمایل بدین بود که مخترعان و شیمی‌دان‌ها و غیرهم را که مردانی هوشمند و چیزفهم بودند، منسوب به ساحران و برادران شیطان کنند و علم و دانش از عناصر شیطانی شمرده می‌شد؛ به طوری که بیشتر مردان دانشمند و فلاسفه و کسانی که فهم و قوۀ ادراکشان، از سطح فهم و ادراک عمومی بالاتر بود، پیوسته در مظان شک و شبهه و تهمت بودند.

برخی محققان چون دیشامپس معتقدند که این دعوت و تبلیغات به تعلیمات سرّی کابالا بازمی‌گشته است. این جریان کمر همت بسته بود تا بنیادهای یکتا‌پرستی و ریشه‌های اخلاق الهی را نابود کند و فرزندان آدمی را به منجلاب فسق و فجور بکشاند. در همین قرن شگفت و سرنوشت‌ساز که به نوعی رقم‌زنندۀ تاریخ جدید غربی بود، عقاید کابالایی بر اندیشه و عمل بسیاری از اندیشمندان اروپا سایه افکند.

عبدالله شهبازی در این باره می‌نویسد: در نیمۀ دوم سده شانزدهم عقاید رازآمیز کابالایی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیت‌های مهم دینی چون کاردینال اگیدیو ویتربو و فرانسیسکو گئورگی ونیزی در آثار خود مکرراً به تکرار مضامین و مفاهیم کابالایی پرداختند.

وی در ادامه می‌گوید: در این زمان کتاب زوهر به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام کار بدانجا کشید که گیوم پاستل فرانسوی یکی از شخصیت‌های متنفذ رنسانس به ترجمه و انتشار کتاب زوهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمۀ عبری زوهر هنوز منتشر نشده بود.




:: بازدید از این مطلب : 86
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 13 آبان 1402 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: